از مسیر پرافتخار پدرانمان پاسداری کنیم
به گزارش نوید شاهد ایلام، زینب غریب زاده فرزند جانباز هفتاد درصد نجمالدین غریبزاده متولد ۱۳۷۵ و فرزند آخر خانواده دارای مدرک کارشناسی مدیریت دولتی و در حال حاضر در بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان ایلام مشغول به خدمت است، وی میگوید: پدرم از همان سالهای اول که تشکیل خانواده داده بود راهی جبهه شد، سال ۱۳۶۶ از طریق یکی از بستگان اطلاع یافت که اولین فرزندش به دنیا آمده است. بیشتر وقتش را در جبهه بود، بیست و سوم اسفند ۱۳۶۶ در جبهه شاخ شمیران از ناحیه هر دو چشم مجروح شد و یعنی اینکه پدرم هیچ وقت ما چهار فرزندش را ندیده است.
غیرت پدرم مایه افتخار من است
احساسم نسبت به فرزند جانباز بودنم حسی بین خوشحالی و ناراحتی است خوشحالم از اینکه پدرم به خاطر غیرتش دفاع از خاک وطن را با قیمت چشمانش ترجیح داد و ناراحتم بخاطر شرایط جسمی پدرم و برای حسرتهایی که تا ابد همراهمان هست. پدرم هست، نفسش هست، دستانش و صدایش هست ولی از اینکه نمیتواند ببیند و شنواییاش هم آسیب دیده بیشتر از همه بیشتر زجرم میدهد اما با این همه مشکلات جسمی همیشه پشتیبان قوی و محکمی بوده و هست برای فرزندانش.
فرزندم را از کودکی با ایثار و شهادت آشنا میکنم
خانم غریب زاده که خود دارای یک فرزند دختر است میگوید: دخترم را از کودکی با ایثار و شهادت بزرگ مردان دفاع مقدس آشنا میکنم، قصه جبهه رفتن بابا را برایش تعریف میکنم تا یاد بگیرد برای این آب و خاک چه عزیزانی را از دست دادیم و زخمش روی تن چه شیرمردانی به یادگار مانده است. به نظر من دختران جایگاه ویژهای دارند چراکه دختران، همسران و مادران آینده هستند و باید به گونهای پرورش یابند که این نقشها را به بهترین شیوه ایفا کنند. از پدرم تلاش و سختکوشی، مثبت اندیشی، اعتماد به نفس، همدلی، شجاعت، صداقت آموختم و سعی میکنم با رفتارم به دخترم هم بیاموزم.
مادرم کوه صبر است
زینب غریب زاده در ادامه از صبوری مادرش این چنین گفت: همسران جانبازان، اسطورههای گمنام پایداری و ایثار هستند و البته فرشتگانی که در جبهه عشق، لیلیوار حماسه میآفرینند. زنانی که در زمان جنگ خود در پشت جبهه مقاومت کردهاند و اکنون پس از سالیان دراز، جوانی و عمر خود را صرف مراقبت و التیام زخمهای یادگاران جنگ میکنند.
در هر جنگی، این زنان بودهاند که نقش موثری داشتهاند. زنانی که در زمان خود در جنگ، پشت جبهه مقاومت کردهاند و اکنون پس از سالیان دراز، جوانی و عمر خود را صرف مراقبت و التیام زخمهای یادگاران جنگ میکنند. مادرم یکی از آن زنان نمونهای است که در کنار پدرم ما از او درس ایثار و دلدادگی فرا میگیریم.
جامعه هدفم را درک میکنم چون از جنس خودم هستند
تکریم خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران از وظایف اخلاقی ماست چراکه اگر ما اکنون امنیت و آرامشی داریم مدیون خون شهیدان و از فداکاری و خود گذشتگی جانبازان و ایثارگرانمان هستیم و بالندگی نظام شکوهمند اسلامیمان ثمره جانفشانی این عزیزان است و جانبازان انقلاب و دفاع مقدس شهدای زنده هستند. خادم شهدا شدن لطف بزرگی است و خدا را شاکرم این صفت شامل حال بنده شده، از آنجایی که خودم فرزندجانبازم از اعماق وجودم جامعه هدفم را درک میکنم چون از جنس خودم هستند، از ناراحتی شان غصه میخورم و از دیدن موفقیتشان به خودم میبالم که بله، این شخصِ موفق هم جنس و هم درد من است. ولی خوب دراین مسیر حساس به دعای خیر عزیزان و شهدا نیازدارم که بتوانم به نحو احسن از پس مسئولیتم بر آیم.
سخن پایانی
خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران اسوه صبر و استقامت هستند وهمواره در مسیر نظام و انقلاب و ولایت فقیه پایمردی کردهاند؛ و جانبازان راست قامتان تاریخاند، از فرزندان جانبازان میخواهم قدر لحظه به لحظه نفس کشیدن پدرانشان را بدانند، بیشک نام جانبازان در تاریخ ایران ماندگار خواهد ماند. ملت ما قدردان مردان و زنانی است که در برابر دشمنان، هشت سال ایستادگی کردند.
انتهای پیام/